محل تبلیغات شما

لئوی عزیز

این سی صد و نود و یکمین نامه است.یعنی من ، سی صد و نود و یک بار خواستم با کسی حرف بزنم ، اما کسی را بهتر از تو که تمام حرف‌های من را صبورانه می‌خوانی پیدا نکرده‌ام.این تعداد نامه‌هایی نیست که برای تو میفرستم ؛تعداد روزهایی است که کلمات بیشتر از توانم بودند که بتوانم به زبان بیاورمشان.چه خوشحال بوده‌ام ، چه ناامید و افسرده ؛مهم نبود .فقط میخواستم کسی باشد که بدانم هست.فقط می‌خواستم حالم برای کسی که شاید بیشتر از تمام دنیا دوستش دارم ، مهم باشد.این سی‌ صد و نود و یکمین نامه است و من حالم خوب نیست.چون خواب های عجیب میبینیم و صبح فراموشی میگیرم.که روزهایم سردند و شب‌هایم سردتر.چون پاییز است و تنها بودن در این فصل ، کمی دردآور است؛وقتی تمام دنیا قشنگ‌تر از همیشه می‌شود.من فقط میتوانم دوری تو را توی تابستان خوب طاقت بیاورم.اما فصل‌های دیگر فرق دارد؛بالاخص پاییز.من توی این روزهای عجیب و جادویی زمین ،گارد دفاعی‌ام از همیشه پایین‌تر است.

 

امی در یک روز بارانی ِپاییزی ِسرد ، خیلییی سرد

مونـولـوگ های بی سـروتـه

سی‌صد و نود و سومین نامه

سی‌صد و نود و دومین نامه

، ,نود ,کسی ,تمام ,فقط ,نامه ,و نود ,نود و ,یکمین نامه ,و یکمین ,صد و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرسش مهر کتابخانه عمومی طباطبایی نژاد اردستان کار و فناوری ناحیه2 آهن فروشی آریا صنعت ممقان